امتحانات نهایی در پایه دوازدهم برگزار می‌شود

خبرگزاری ایلنا:  معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه امسال آخرین دوره پیش‌دانشگاهی است،‌ گفت: با حذف این دوره، امتحانات نهایی همه رشته‌ها از سال آینده در پایه دوازدهم برگزار می‌شود.

علی زرافشان، معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش درباره حذف دوره پیش‌دانشگاهی گفت: دوره پیش‌دانشگاهی با تغییر در سیستم آموزشی دهه 70 ایجاد شد. در آن زمان دانش‌آموزان در پایه یازدهم دیپلم می‌گرفتند تا بتوانند زودتر وارد جامعه یا بازار کار شوند و برای ورود به دانشگاه دوره یک‌ساله‌ای با عنوان پیش‌دانشگاهی تعریف شد و قرار بود؛ یک‌و‌نیم برابر ظرفیت دانشگاه‌ها وارد این دوره شوند.

او ادامه داد: این ظرفیت رفته رفته افزایش پیدا کرد و همه کسانی که دیپلم می‌گرفتند، می‌توانستند در این دوره شرکت کنند، اما با تغییر ساختار مجددا به دوره 12 ساله بازگشتیم و بر این اساس دانش‌آموزان بعد از پایه دوازدهم دیپلم می گیرند.

زرافشان با اشاره به اینکه دانش‌آموزان با این مدرک دیپلم می‌توانند به دانشگاه بروند، گفت: با تغییر در این ساختار دانش‌آموزان می‌توانند به دانشگاه‌ها وارد شوند و هم در بازار کار حضور پیدا کنند.

وی یادآور شد: در گذشته فقط دانش‌آموزانی که دوره پیش‌دانشگاهی را گذرانده بودند، می‌توانستند در مقطع کارشناسی دانشگاه‌ها شرکت کنند و افرادی که مدرک پیش‌دانشگاهی نداشتند، فقط در دوره کاردانی شرکت می‌کردند.

معاون آموزش متوسطه تاکید کرد: با این ساختار همه دانش‌آموزان در رشته‌های مختلف از جمله نظری و فنی بعد از 12 سال موفق به کسب دیپلم می‌شوند و می‌توانند در مقطع لیسانس وارد دانشگاه شوند.

زرفشان تصریح کرد: امسال برای بار اول پایه یازدهم را داریم و سال آینده دوره پیش‌دانشگاهی را نداریم و پایه دوازدهم را برگزار می‌کنیم که امتحانات نهایی نیز مربوط به این سال است.

وضعیت درویشیان و آثارش در 76 سالگی

خبرگزاری ایسنا: همسر علی‌اشرف درویشیان با بیان این‌که حال عمومی این نویسنده خوب است، می‌گوید: دوست دارم دوستانش بیشتر به او سر بزنند و جویای احوالش باشند.

شهناز دارابیان به مناسبت هفتادوششمین سالگرد تولد علی‌اشرف درویشیان، درباره حال عمومی این نویسنده که سال ۸۶ دچار سکته مغزی شد و پس از چندی تا حدودی بهبود یافت، گفت: بعد از اتفاقی که برای او رخ داد، هنوز نمی‌تواند راه برود اما حال عمومی‌اش خوب است.

او درباره وضعیت چاپ کتاب‌های علی‌اشرف درویشیان نیز گفت:  بعد از سال‌ها مجوز تجدیدچاپ جلد دوم مجموعه «داستان‌های محبوب من» صادر شده،  جلد سوم این مجموعه نیز تجدید چاپ شده است، همچنین جلد هفتم مجموعه «داستان‌های محبوب من»  در حال انتشار است.  کتاب‌ «قصه‌های بند» در ماه‌های اخیر تجدید چاپ شده و «سلول ۱۸» هم به چاپ دوم رسیده است.
 
وضعیت درویشیان و آثارش در 76 سالگی 


دارابیان با بیان این‌که در چند سال اخیر مشکلی با ناشران برای حق‌تألیف کتاب‌های درویشیان نداشته‌اند، یادآور شد: کتاب «یادمان صمد» (درباره صمد بهرنگی) که سال‌های قبل منتشر شده بود اخیرا توسط نشر موغام در تبریز با شمارگان ۳۰۰۰ نسخه چاپ شده است. همچنین این نشر کتاب «جنگ به روایت بچه‌ها» را بعد از وقفه‌ای طولانی منتشر کرده است.

او با بیان این که این بیماری طولانی انسان را به لحاظ جسمی و فکری از توان  می‌اندازد، گفت: دوست دارم دوستان علی‌اشرف بیشتر به او سر بزنند. البته دوستانش به او  سر می‌زنند اما به‌قدری نیست که آدم فکر کند تنها نمانده است. دوست دارم  دوستانش بیشتر کنار او باشند، البته هستند کسانی که می‌آیند و عکسی هم  به یادگار می‌گیرند و می‌روند، اما دیگر زنگ نمی‌زنند و احوال او را نمی‌پرسند.

همسر درویشیان خاطرنشان کرد:  طرف صحبت من بیشتر کسانی هستند که با علی‌اشرف دوستی قدیمی دارند و بالاخره خاطره‌ای با هم دارند. امیدوارم بیشتر به او سر بزنند و جویای احوالش باشند.

به گزارش ایسنا، علی‌اشرف درویشیان، داستان‌نویس و پژوهشگر حوزه ادبیات عامه، سوم شهریورماه ۱۳۲۰ در کرمانشاه به دنیا آمده است.
از این نویسنده پیشکسوت آثار متعددی منتشر شده است که «بیستون»، «آبشوران»، «فصل نان»، «همراه آهنگ‌های بابام»، «گل طلا و کلاش قرمز»، «ابر سیاه هزارچشم»، «روزنامه دیواری مدرسه ما»، «رنگینه»، «کی برمی‌گردی داداش جان»، «آتش در کتابخانه بچه‌ها»، «چون و چرا»، «داستان‌های محبوب من» (با همکاری رضا خندان مهابادی)، «سلول ۱۸»، «سی‌ودو سال مقاومت در زندان‌های شاه» و «افسانه‌ها و متل‌های کردی» از آن جمله‌اند.

«سال‌های ابری» (۲ جلد)، «درشتی»، مجموعه ۲۰ جلدی «فرهنگ افسانه‌های مردم ایران» (با همکاری رضا خندان مهابادی)، «واژه‌نامه گویش کرمانشاهی»، «یادمان صمد» (صمد بهرنگی)، «شب آبستن»، «از این ولایت»، «قصه‌های آن سال‌ها»، «هفت مرد، هفت داستان»، «خاطرات صفر خان» (صفر قهرمانیان) و «دانه و پیمانه» (با همکاری رضا خندان مهابادی) نیز از دیگر آثار این نویسنده و پژوهشگرند.

علی‌اشرف درویشیان در دهمین دوره جایزه ادبی هوشنگ گلشیری تقدیر شد.

دولت و تشکل‌های صنفی و سیاسی

کامبیز نوروزی در روزنامه شرق نوشت: آن مقدار از برنامه‌های آقای رئیس‌جمهور که روز سه‌شنبه، به‌عنوان برنامه‌های دولت دوازدهم از تریبون مجلس قرائت شد، مثلا در حوزه اقتصاد یا روابط خارجی کشور، امیدوارکننده بود. اما بخشی دیگر در ابهام و تعلیق باقی ماند. در این سخنان بخش‌هایی که بیشتر به حوزه فرهنگ و حقوق اساسی مردم ایران و صنوف مختلف مربوط می‌شود، زیاد مورد توجه نبود.
 
در این سخنان، اگرچه در حد چند جمله کوتاه به موضوع تشکل‌ها اشارتی رفت اما اهمیت این موضع بسیار بیش از این است. مسئله حق تشکیل و اداره سازمان‌ها و تشکل‌های سیاسی، نه‌تنها از حیث حقوق اساسی ملت مهم است بلکه برای جلب مشارکت عمومی که قطعا از شرایط لازم برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های دولت است نیز ضرورتی حیاتی است. تجربه طولانی تشکل‌های مختلف سیاسی، مدنی و صنفی در ایران، دلالت بر این دارد که این نوع نهادها برای فعالیت مستمر و دامنه‌دار خود نیازمند همراهی فراوان دولت هستند.
 
علاوه بر این غیر از دولت، نهادهای دیگری نیز وجود دارد که گاه طبق قانون، گاه طبق رویه و گاه به جهات دیگر در روندهای تشکیل یا ادامه فعالیت این نوع نهادها بسیار تأثیرگذارند. از جمله قوانین مرتبط با این حوزه می‌توان به قانون احزاب و کمیسیون ماده ١٠ آن درباره تشکیل احزاب و انجمن‌های مدنی و نیز فصل ششم قانون کار درباره انجمن‌های صنفی کارگری و کارفرمایی اشاره کرد.
 
یا نحوه بررسی تقاضاها در کمیسیون ماده قانون احزاب یا مقررات قانونی برای اعلام انحلال احزاب، از اموری است که نمی‌توان فقط از وزارت کشور برای آن انتظار داشت. همین‌طور است درباره انجمن‌های صنفی مقرر در فصل ششم قانون کار که برای آن مثالی بسیار مهم و زنده در دست است و مسئله انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران است. از نظر قانونی، مسئولیت سازمانی امور مربوط به این انجمن برعهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.
 
دکتر روحانی نیز شخصا در اولین روزهای دوره نخست خود وعده بازگشایی انجمن را به روزنامه‌نگاران کشور داد اما اتفاقی نیفتاد. اخیرا علی ربیعی، وزیر کار در مصاحبه‌ای به‌صراحت از این گفت که برای بازگشایی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران چهار بار با دادستان کل مذاکره کرد، اما او مخالفت کرده است و نامه رسمی از سوی دادستان تهران ارسال شد که نمی‌توان آن انجمن صنفی را بازگشایی کرد.
 
این سخن به آن معناست که اگر قرار است مسئله حقوق حرفه‌ای صنف مهم و بزرگی مانند روزنامه‌نگاران برای احیا یا ایجاد یک تشکل صنفی قانونی محقق شود، موضوع در حدود توانایی یک وزارتخانه نیست بلکه در سطوح بالاتری باید هماهنگی‌ها و تعاملاتی برقرار شود تا زمینه‌های اجرای قانون فراهم شود. واقعیت این است که در شرایط کنونی جامعه ایران، سیاست و اراده‌های سیاسی در بسیاری از موارد فرادست حقوق می‌نشیند.
 
در این قبیل موارد که حل مسئله فقط به اتکای قانون و مقررات دیگر امکان‌پذیر نیست، اراده‌های سیاسی نیز باید به مدد قوانین بیاید تا موانع را برطرف کند و در شرایط تعاملی امکان اجرای قوانین را فراهم کند. نه از وزارت کار و نه از وزارت کشور نمی‌توان انتظار داشت که موانع اجرای درست و دقیق قانون احزاب را به‌تنهایی مرتفع کنند.
 
وقتی مقام عالی‌رتبه قضائی یا دستگاه‌های دیگر، نظری دارند و بر اعمال آن تأکید می‌ورزند، به این معناست که مسئولیت واقعی حل مسئله در قوه مجریه باید در سطوحی بالاتر از سطح وزیر و وزارتخانه دنبال شود. این چیزی است که در چهار سال نخست ریاست‌جمهوری جناب آقای روحانی درباره تشکل‌ها، احزاب و از جمله انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران از ایشان چندان مشاهده نشد. امید آن داریم که در دولت دوازدهم، این روش پی گرفته شود.

دولت و کمک به مراودات توییتری

انصار امینی در روزنامه قانون نوشت: دیپلماسی، توانایی حل منازعات از طریق مذاکره و نشست‌های هدف‌محورانه برای جلوگیری از جنگ است. در معنای سنتی، دیپلمات‌ها را که نمایندگان دولت هستند به‌عنوان کنشگرانی برای حل منازعات بین‌المللی و مدافع منافع ملی کشورها می شناسند.
 
در سال‌های اخیر با عمومی شدن توییتر، سیاست مداران و رهبران کشورهای مختلف از توییتر برای بیان خواسته های خود استفاده می کنند و در ایران نیز محمدجواد ظریف در این حوزه فعال‌تر بوده است. توییت های او همیشه خبرساز بوده‌اند خاصه وقتی که در مقابل آمریکا،عربستان و امارات موضع گرفته است و توییت هایی رد و بدل شدند.

هدف دیپلماسی و مذاکره، حل مشکلات است بنابراین به‌عقیده برخی، توییتر می تواند ابزاری مفید برای سیاست خارجی باشد. این در حالی است که توییت های رد و بدل شده توسط وزرای خارجه و رهبران برخی از کشورها موجب مشکلات و بحران هایی شده است. چنانکه در یکی از جدیدترین توییت ها که ترامپ نوشت، شی‌جینگ پینگ رییس‌جمهوری چین آن را تهدیدی علیه کشورش برداشت کرد.
 
رییس جمهور آمریکا در 21 ژوئن از اثر نداشتن محدودیت هایی که چین در قبال کره شمالی در نظر گرفته است نوشت و البته نهایی شدن قرارداد تسلیحاتی 4/ 1میلیارد دلاری آمریکا با تایوان پس از این ماجرا نمایان شد. تایوانی که چین آن را قلمرو خود می داند و همین توییت باعث شد که روابط دو کشور، دچار نوسان شود.

توییتر، امکان انعکاس سیاست خارجی را به تماشاگران بیشتری می‌دهد. اینکه مامور سیاست خارجی از این ابزار استفاده کند دو نشانه دارد.
1. او در پشت دیوارهایی شیشه ای خود را به همه نشان می دهد و البته به‌عنوان دیپلماتی در پشت دیوارهای شیشه ای، فن مذاکره خود را نمی تواند به صورت دقیق اجرا کند چون این بار مذاکره کنندگان نه افرادی متخصص و کارکشته در حوزه دیپلماسی، بلکه عموم مردم با سلایق متفاوت هستند که به تماشا نشسته اند و توقع دارند تمام خواسته هایشان با یک توییت، برآورده شود.
 
برای مثال در خصوص عربستان، عده زیادی از دنبال کنندگان صفحه ظریف، قایل به ارائه پاسخی دندان شکن به همتای عربستانیش بودند. می‌دانیم که دیپلماسی و جلسات سیاست خارجی با توجه به حساسیت بالای موضوعات، در پشت درهای بسته برگزار و بعد، گزارش آن به عموم اعلام می شود و حال با توییتر، مسئول سیاست خارجی باید برای راضی نگهداشتن شور و هیجان مردم، از شعارهایی نیز در توییت کردن جملاتش استفاده کند.
 
در این بین،گاهی اهداف مهم در ذیل شعارها و شاخ و شانه کشیدن ها به حاشیه می‌روند که این نوع برخورد را در توییت های وزیر خارجه عربستان و پاسخ های ظریف دیدیم. البته دو طرف خوشبختانه به این نتیجه رسیدند که دیپلماسی توییتری نمی تواند جای گفت و گوی چهره به چهره را بگیرد و در حاشیه نشست فوق العاده وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی در استانبول با یکدیگر دست دادند تا بلکه تنش ها در آینده‌ای نزدیک، با جلساتی کمتر شوند.

2. وظیفه دیپلمات ها، تلاش برای رسیدن به صلح است و البته این مهم، نیاز به جلسات پی در پی و پیچیده و اعتمادسازی متقابل بین دولت‌ها دارد. روشن است که با نوشتن حداکثر 140حرف در توییتر، که شیوه ای مینیمالیستی را به ذهن متبادر می کند این اعتمادسازی شکل نخواهد گرفت.

در آخر اینکه توییتر در ایران فیلتر بوده و به نوعی فضای آن غیر رسمی است. کاربران ایرانی از طریق فیلترشکن به آن دسترسی دارند و بسیاری نیز نمی توانند دسترسی داشته باشند؛ بنابراین دولت جدید برای ارائه تصویری مناسب، بهتر است در زمینه دسترسی عمومی به توییتر اقدام کند.

ریسمانی که از دست عربستان خارج شد

روزنامه اعتماد: تشدید جنگ لفظی بین ایالات متحده امریکا و کره شمالی، نگرانی زیادی در صحنه سیاسی جهان ایجاد کرد. در صورتی که درگیری مسلحانه روی دهد، این درگیری عادی نخواهد بود بلکه احتمالا در آن از سلاح هسته‌ای استفاده می‌شود که فاجعه انسانی گسترده‌ای به دنبال خواهد داشت.
 
همچنین این جدال به دوطرف یاد شده محدود نخواهد ماند بلکه احتمالا پای کشورهای دیگر به ویژه چین را که روابطی مستحکم با کره شمالی دارد و دغدغه راهبردی دیگری برای امریکا به شمار می‌رود به میان خواهد کشید. مشکل مناقشه‌های مسلحانه این است که با تصمیم یکی از دو طرف مناقشه آغاز می‌شود ولی متوقف کردن آن به دست یک طرف نیست.
 
بیش از ١٤ سال از زمانی که امریکا و انگلیس به عراق حمله کردند گذشته است ولی امریکا همچنان درگیر اقدامات نظامی در داخل عراق است. ولی اکثر جنگ‌ها از این نوع نیستند، بلکه از نوعی هستند که کشمکش در آنها ادامه پیدا می‌کند بدون آنکه هیچ یک از طرف‌ها بتواند به پیروزی کامل دست پیدا کند. عربستان سعودی در یمن با چنین وضعی رو به رو است.
 
اکنون سی ماه از زمانی که عربستان جنگ علیه یمن را آغاز کرد گذشته است و همچنان شعله این جنگ زبانه می‌کشد. با وجود برتری نظامی کیفی نیروهای عربستان سعودی و حمایت کشورهای متعدد از جمله امریکا و انگلیس از این کشور، عربستان تاکنون نتوانسته است یمنی‌ها را که از کشورشان دفاع می‌کنند شکست بدهد بلکه عربستان به علت ادامه یافتن کشته شدن نظامیان و شهروندانش در مناطق مرزی به‌شدت به دردسرافتاده است.
 
با ادامه یافتن جنگ، بر شمار قربانیان افزوده می‌شود و بیماری‌ها گسترش می‌یابد و به تدریج صدای قربانیان، دیوار سکوت را می‌شکند و درخواست‌ها برای توقف جنگ و متهم کردن طرف «قوی‌تر» به عنوان مسوول فجایع انسانی و گسترش بیماری، افزایش می‌یابد. مناقشه سیاسی که بین کشورها روی می‌دهد، عمدتا طولانی می‌شود و کنترل اوضاع از دست کسانی که آغازگر مناقشه بودند خارج می‌شود.
 
این چیزی است که اکنون در بحرانی که عربستان سعودی و سه متحد آن علیه قطر به راه انداخته‌اند در حال اتفاق افتادن است. چه کسی فکر می‌کرد این کشور کوچک خلیج فارس خواهد توانست در برابر تهاجم سیاسی بی‌امانی که جهان را شگفت زده کرد، بایستد؟
 
چه بسا افراد زیادی گمان می‌کردند قطر بدون قید و شرط تسلیم خواهد شد به ویژه زمانی که محاصره زمینی و هوایی و دریایی این کشور آغاز شد و مردم آن به شکلی وحشیانه که در برخی موارد به رفتار نیروهای اشغالگر اسراییلی با فلسطینی‌ها شبیه است، در محاصره قرار گرفتند. با این حال، کسانی که قطر را هدف قرار دادند نتوانستند از برنامه خود به نتیجه راضی‌کننده‌ای دست یابند بلکه شواهد نشان‌دهنده شکست غیرمنتظره ائتلافی است که در آن علاوه بر عربستان، کشورهای مصر و امارات و بحرین هم حضور دارند.
 
در اینجا به برخی تحولات که موید این دیدگاه است اشاره می‌شود: نخست؛ هفته گذشته عربستان تمایل خود را به تحویل دادن فرودگاه صنعا به سازمان ملل متحد اعلام کرد تا بازگشایی شود و امکان انتقال مواد غذایی و دارو برای مردمی که سی ماه محاصره شده‌اند و بیماری به ویژه وبا بین آنها شیوع پیدا کرده است فراهم شود.
 
بر اساس تازه‌ترین آمارهای سازمان «یونیسف» شمار مبتلایان به این بیماری در یمن به نیم میلیون نفر می‌رسد و شمار قربانیان آن از ٢٧ آوریل تاکنون به ١٩٦١ نفر رسیده است. این مساله فشارشدیدی بر عربستان سعودی وارد می‌کند که عامل اصلی شیوع این بیماری به علت محاصره‌ای که بر یمن تحمیل کرده‏، شناخته می‌شود. در اینجا ایستادگی یمنی‌ها و مقاومت آنها، نقشی اساسی در به جنبش در آوردن وجدان جهانی دارد تا بر طرف‌های خارجی فشار آورد.
 
هر روز که می‌گذرد فشارهای سیاسی و فشار سازمان‌های بشردوستانه بر امریکا و انگلیس برای متوقف کردن صدور سلاح به عربستان که از آن برای بمباران غیرنظامیان در جنگی غیرقانونی استفاده می‌شود افزایش می‌یابد. مشکل واشنگتن و لندن این است که کاملا ملاحظات بشردوستانه را کنار گذاشته‌اند و بیشتر به پول نفت عربستان سعودی چسبیده‌اند.
 
این پول آب دهان دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریکا را به راه انداخت و او با سفر به عربستان سعودی‏، موضع‌گیری سیاسی امریکا را در برابر صدها میلیارد دلار پول عربستان فروخت. این احساس به شکلی گسترده وجود دارد که سفر ترامپ به عربستان از نظر نتایج منفی، بی‌سابقه بوده است.
 
به محض آنکه ترامپ شبه جزیره عربستان را پس از اعلام حمایت سیاسی بی‌قید و شرط از ریاض ترک کرد، دولت بحرین تصمیم به حمله به منطقه الدراز گرفت و شماری از شهروندان را کشت و به تحصن در مقابل منزل شیخ عیسی قاسم پایان داد. در همان حال عربستان سعودی با کمک سه دولت دیگر‏، قطر را به شکلی غیرمنتظره هدف قرار داد.
 
اخیرا نیز نیروهای عربستان سعودی به منطقه الشرقیه حمله کردند و شهرک العوامیه را به طور مستقیم مورد حمله قرار دادند و با تخریب گسترده آن، مشکل انسانی خطرناکی به وجود آوردند. اینها دستاورد عربستان سعودی از نیم تریلیون دلاری بود که قول پرداخت آن را به امریکا داده است.
 
دوم؛ مصر به فرستادگان وزیر امور خارجه امریکا اطلاع داد قطر از موضع خود در مخالفت با شروط سیزده گانه و اصول شش‌گانه که ائتلافی به ریاست عربستان سعودی تحمیل کرده، عقب‌نشینی نکرده است. سامح شکری وزیر امور خارجه مصر در دیدار با ژنرال بازنشسته آنتونی زینی و تیموتی لیندرکینگ، دستیار وزیر امور خارجه امریکا در امور خلیج (فارس) که فرستادگان وزیر امور خارجه امریکا در بحران قطر هستند، با آنان درباره «نگرانی از نقش‌آفرینی منفی قطر گفت‌وگو کرد.»
 
لیندرکینگ گفت کشورش به گشایش در بحران تمایل دارد. روشن است که ایستادگی قطر به موضوعی دردسرساز برای امریکایی‌ها و ائتلاف سعودی تبدیل شده است به ویژه که خواسته‌های مطرح شده از قطر، منطقی نیست.
 
عربستان سعودی ابتکار عمل را از دست داده است آن هم در شرایطی که به علت کودتای سفید محمد بن سلمان علیه پسر عمویش محمد بن نایف، گرفتار بحران در داخل خاندان سعودی است. اما مصر نیز به علت کارنامه سیاه خود در زمینه حقوق بشر و مصادره آزادی‌های مدنی عمومی و ناتوانی نظامیان در مدیریت کشور با روشی امروزی که مستلزم احترام به دموکراسی و حقوق بشر است، با انتقادات گسترده مواجه است.
 
سوم؛ عربستان سعودی با روی آوردن به سمت عراق و ایران خیلی‌ها را غافلگیر کرد. در حالی که ایران در موضع خود در قبال عربستان تا حدی محتاط بوده است، بغداد ارتباط با ریاض را آغاز کرد و دیدارهایی بین دوطرف صورت گرفت که شامل سفر نخست‌وزیر عراق و سید مقتدی صدر به عربستان می‌شد.
 
این همگرایی، نوعی بحران بی‌صدا در عراق ایجاد کرد که نشانه‌های آن در سیاست‌های ضد و نقیض دولت نمایان است. دیپلماسی عراق که زیر فشارهای داخلی و خارجی است، پویایی خاص خود را دارد. دولت عراق با فشارهایی مردمی برای درنگ کردن در حرکت به سوی ریاض مواجه است و از طرف دیگر تغییراتی در رویکرد عربستان در هفته‌های اخیر یعنی بعد از بحران‌سازی با قطر ایجاد شده است.
 
ناگهان ریاض از همگرایی قطر با ایران و ائتلاف آن با ترکیه احساس نگرانی و تلاش کرد با حرکت به سمت عراق و ایران، این همگرایی را دور بزند. فرا رسیدن موسم حج، فرصتی برای نشان دادن «حسن نیت» فراهم کرد به طوری که مسوولان حج عربستان سعودی از حجاج این دو کشور در فرودگاه جده با دسته گل استقبال می‌کنند که تاکنون سابقه نداشته است.
 
فاصله زمانی بین فتوای علمای سعودی که ایرانی‌ها و عراقی‌ها را تکفیر کردند و استقبال از آنها در فرودگاه جده بیش از چند ماه نیست. این تحول به چه معناست؟
 
چهارم؛ در میان بازی طناب‌کشی بین امریکا و کره شمالی و روابط بی‌ثبات بین دو سوی اقیانوس آتلانتیک، دولت امریکا نیز با گزینه‌های دشواری در روابط خارجی و اولویت‌های خود مواجه است. نوعی نگرانی و وحشت در سراسر جهان از بیم آغاز درگیری مسلحانه بین دوطرف ایجاد شده است.
 
مشکل اینجاست که این کشمکش ممکن است کشورهای دیگری را درگیر مناقشه‌ای کند که به دو کشور محدود نخواهد ماند. امریکا برای خویشتنداری زیر فشار است ولی دولت امریکا که در داخل با مخالفت مکرر با سیاست‌ها و مواضع ترامپ مواجه است، ممکن است درصدد دستیابی به پیروزی نظامی در خارج از کشور برآید که موجب تقویت ریاست‌جمهوری بی‌ثبات ترامپ شود. با توجه به واقعیت‌های گفته شده، میزان خطری که بشریت را تهدید می‌کند، مشخص می‌شود.