روزنامه اعتماد: تشدید جنگ لفظی بین ایالات متحده امریکا و کره شمالی، نگرانی زیادی در صحنه سیاسی جهان ایجاد کرد. در صورتی که درگیری مسلحانه روی دهد، این درگیری عادی نخواهد بود بلکه احتمالا در آن از سلاح هستهای استفاده میشود که فاجعه انسانی گستردهای به دنبال خواهد داشت.
همچنین این جدال به دوطرف یاد شده محدود نخواهد ماند بلکه احتمالا پای کشورهای دیگر به ویژه چین را که روابطی مستحکم با کره شمالی دارد و دغدغه راهبردی دیگری برای امریکا به شمار میرود به میان خواهد کشید. مشکل مناقشههای مسلحانه این است که با تصمیم یکی از دو طرف مناقشه آغاز میشود ولی متوقف کردن آن به دست یک طرف نیست.
بیش از ١٤ سال از زمانی که امریکا و انگلیس به عراق حمله کردند گذشته است ولی امریکا همچنان درگیر اقدامات نظامی در داخل عراق است. ولی اکثر جنگها از این نوع نیستند، بلکه از نوعی هستند که کشمکش در آنها ادامه پیدا میکند بدون آنکه هیچ یک از طرفها بتواند به پیروزی کامل دست پیدا کند. عربستان سعودی در یمن با چنین وضعی رو به رو است.
اکنون سی ماه از زمانی که عربستان جنگ علیه یمن را آغاز کرد گذشته است و همچنان شعله این جنگ زبانه میکشد. با وجود برتری نظامی کیفی نیروهای عربستان سعودی و حمایت کشورهای متعدد از جمله امریکا و انگلیس از این کشور، عربستان تاکنون نتوانسته است یمنیها را که از کشورشان دفاع میکنند شکست بدهد بلکه عربستان به علت ادامه یافتن کشته شدن نظامیان و شهروندانش در مناطق مرزی بهشدت به دردسرافتاده است.
با ادامه یافتن جنگ، بر شمار قربانیان افزوده میشود و بیماریها گسترش مییابد و به تدریج صدای قربانیان، دیوار سکوت را میشکند و درخواستها برای توقف جنگ و متهم کردن طرف «قویتر» به عنوان مسوول فجایع انسانی و گسترش بیماری، افزایش مییابد. مناقشه سیاسی که بین کشورها روی میدهد، عمدتا طولانی میشود و کنترل اوضاع از دست کسانی که آغازگر مناقشه بودند خارج میشود.
این چیزی است که اکنون در بحرانی که عربستان سعودی و سه متحد آن علیه قطر به راه انداختهاند در حال اتفاق افتادن است. چه کسی فکر میکرد این کشور کوچک خلیج فارس خواهد توانست در برابر تهاجم سیاسی بیامانی که جهان را شگفت زده کرد، بایستد؟
چه بسا افراد زیادی گمان میکردند قطر بدون قید و شرط تسلیم خواهد شد به ویژه زمانی که محاصره زمینی و هوایی و دریایی این کشور آغاز شد و مردم آن به شکلی وحشیانه که در برخی موارد به رفتار نیروهای اشغالگر اسراییلی با فلسطینیها شبیه است، در محاصره قرار گرفتند. با این حال، کسانی که قطر را هدف قرار دادند نتوانستند از برنامه خود به نتیجه راضیکنندهای دست یابند بلکه شواهد نشاندهنده شکست غیرمنتظره ائتلافی است که در آن علاوه بر عربستان، کشورهای مصر و امارات و بحرین هم حضور دارند.
در اینجا به برخی تحولات که موید این دیدگاه است اشاره میشود: نخست؛ هفته گذشته عربستان تمایل خود را به تحویل دادن فرودگاه صنعا به سازمان ملل متحد اعلام کرد تا بازگشایی شود و امکان انتقال مواد غذایی و دارو برای مردمی که سی ماه محاصره شدهاند و بیماری به ویژه وبا بین آنها شیوع پیدا کرده است فراهم شود.
بر اساس تازهترین آمارهای سازمان «یونیسف» شمار مبتلایان به این بیماری در یمن به نیم میلیون نفر میرسد و شمار قربانیان آن از ٢٧ آوریل تاکنون به ١٩٦١ نفر رسیده است. این مساله فشارشدیدی بر عربستان سعودی وارد میکند که عامل اصلی شیوع این بیماری به علت محاصرهای که بر یمن تحمیل کرده، شناخته میشود. در اینجا ایستادگی یمنیها و مقاومت آنها، نقشی اساسی در به جنبش در آوردن وجدان جهانی دارد تا بر طرفهای خارجی فشار آورد.
هر روز که میگذرد فشارهای سیاسی و فشار سازمانهای بشردوستانه بر امریکا و انگلیس برای متوقف کردن صدور سلاح به عربستان که از آن برای بمباران غیرنظامیان در جنگی غیرقانونی استفاده میشود افزایش مییابد. مشکل واشنگتن و لندن این است که کاملا ملاحظات بشردوستانه را کنار گذاشتهاند و بیشتر به پول نفت عربستان سعودی چسبیدهاند.
این پول آب دهان دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا را به راه انداخت و او با سفر به عربستان سعودی، موضعگیری سیاسی امریکا را در برابر صدها میلیارد دلار پول عربستان فروخت. این احساس به شکلی گسترده وجود دارد که سفر ترامپ به عربستان از نظر نتایج منفی، بیسابقه بوده است.
به محض آنکه ترامپ شبه جزیره عربستان را پس از اعلام حمایت سیاسی بیقید و شرط از ریاض ترک کرد، دولت بحرین تصمیم به حمله به منطقه الدراز گرفت و شماری از شهروندان را کشت و به تحصن در مقابل منزل شیخ عیسی قاسم پایان داد. در همان حال عربستان سعودی با کمک سه دولت دیگر، قطر را به شکلی غیرمنتظره هدف قرار داد.
اخیرا نیز نیروهای عربستان سعودی به منطقه الشرقیه حمله کردند و شهرک العوامیه را به طور مستقیم مورد حمله قرار دادند و با تخریب گسترده آن، مشکل انسانی خطرناکی به وجود آوردند. اینها دستاورد عربستان سعودی از نیم تریلیون دلاری بود که قول پرداخت آن را به امریکا داده است.
دوم؛ مصر به فرستادگان وزیر امور خارجه امریکا اطلاع داد قطر از موضع خود در مخالفت با شروط سیزده گانه و اصول ششگانه که ائتلافی به ریاست عربستان سعودی تحمیل کرده، عقبنشینی نکرده است. سامح شکری وزیر امور خارجه مصر در دیدار با ژنرال بازنشسته آنتونی زینی و تیموتی لیندرکینگ، دستیار وزیر امور خارجه امریکا در امور خلیج (فارس) که فرستادگان وزیر امور خارجه امریکا در بحران قطر هستند، با آنان درباره «نگرانی از نقشآفرینی منفی قطر گفتوگو کرد.»
لیندرکینگ گفت کشورش به گشایش در بحران تمایل دارد. روشن است که ایستادگی قطر به موضوعی دردسرساز برای امریکاییها و ائتلاف سعودی تبدیل شده است به ویژه که خواستههای مطرح شده از قطر، منطقی نیست.
عربستان سعودی ابتکار عمل را از دست داده است آن هم در شرایطی که به علت کودتای سفید محمد بن سلمان علیه پسر عمویش محمد بن نایف، گرفتار بحران در داخل خاندان سعودی است. اما مصر نیز به علت کارنامه سیاه خود در زمینه حقوق بشر و مصادره آزادیهای مدنی عمومی و ناتوانی نظامیان در مدیریت کشور با روشی امروزی که مستلزم احترام به دموکراسی و حقوق بشر است، با انتقادات گسترده مواجه است.
سوم؛ عربستان سعودی با روی آوردن به سمت عراق و ایران خیلیها را غافلگیر کرد. در حالی که ایران در موضع خود در قبال عربستان تا حدی محتاط بوده است، بغداد ارتباط با ریاض را آغاز کرد و دیدارهایی بین دوطرف صورت گرفت که شامل سفر نخستوزیر عراق و سید مقتدی صدر به عربستان میشد.
این همگرایی، نوعی بحران بیصدا در عراق ایجاد کرد که نشانههای آن در سیاستهای ضد و نقیض دولت نمایان است. دیپلماسی عراق که زیر فشارهای داخلی و خارجی است، پویایی خاص خود را دارد. دولت عراق با فشارهایی مردمی برای درنگ کردن در حرکت به سوی ریاض مواجه است و از طرف دیگر تغییراتی در رویکرد عربستان در هفتههای اخیر یعنی بعد از بحرانسازی با قطر ایجاد شده است.
ناگهان ریاض از همگرایی قطر با ایران و ائتلاف آن با ترکیه احساس نگرانی و تلاش کرد با حرکت به سمت عراق و ایران، این همگرایی را دور بزند. فرا رسیدن موسم حج، فرصتی برای نشان دادن «حسن نیت» فراهم کرد به طوری که مسوولان حج عربستان سعودی از حجاج این دو کشور در فرودگاه جده با دسته گل استقبال میکنند که تاکنون سابقه نداشته است.
فاصله زمانی بین فتوای علمای سعودی که ایرانیها و عراقیها را تکفیر کردند و استقبال از آنها در فرودگاه جده بیش از چند ماه نیست. این تحول به چه معناست؟
چهارم؛ در میان بازی طنابکشی بین امریکا و کره شمالی و روابط بیثبات بین دو سوی اقیانوس آتلانتیک، دولت امریکا نیز با گزینههای دشواری در روابط خارجی و اولویتهای خود مواجه است. نوعی نگرانی و وحشت در سراسر جهان از بیم آغاز درگیری مسلحانه بین دوطرف ایجاد شده است.
مشکل اینجاست که این کشمکش ممکن است کشورهای دیگری را درگیر مناقشهای کند که به دو کشور محدود نخواهد ماند. امریکا برای خویشتنداری زیر فشار است ولی دولت امریکا که در داخل با مخالفت مکرر با سیاستها و مواضع ترامپ مواجه است، ممکن است درصدد دستیابی به پیروزی نظامی در خارج از کشور برآید که موجب تقویت ریاستجمهوری بیثبات ترامپ شود. با توجه به واقعیتهای گفته شده، میزان خطری که بشریت را تهدید میکند، مشخص میشود.